درد دل های فکر! |
|
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/1/29 توسط مغشوش نگار
| نظر
فکر نمی کردم به این زودی تموم بشه. دوست نداشتم کارم بی هدف نشون داده بشه و بدون گرفتن نتیجه تموم بشه. کار منم مثل کار خودت هدف دار بود. ولی به هدفم نرسیدم. بعضی موقعا دلم برای فکر کردن بهت تنگ میشه وقتی آخر شب میشه و همه هیاهوها میخوابه و مجال میدم به فکرم که یادت بیفته، دلتنگی شدیدی احساس میکنم دلم بیشتر از قبل تنگت میشه! هی..... به قول "بزرگ"؛ چی شد با هم آشنا در اومدیم؟! چی شد من احساس قرابت با تو کردم؟! چرا من فکر میکنم تو همونی هستی که باید باشی؟!! حتما اشتباه فکر میکنم!!!
کمی حرف دل! در عجبم! تعریفتان از برنامه چیست؟! انتخاب الهه ناز [عناوین آرشیوشده] |