سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درد دل های فکر!
 
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 90/9/24 توسط مغشوش نگار | نظر

 

میگفت؛

امشب امکان نداره چیزی بخوای و بهت ندن.......امکان نداره ها

یا میریزن تو دامنت یا میریزن تو حسابت

اشک و خنده و حرص با هم سرازیر میشد.

 

@ به بی غمی بعضیا خندم میگیره

@ اَدعونی اَستَجِب لَکُم.............جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!

@ پیله شدم....ولت نمی کنم. شاید ناراحت بشی از دستم که اینطوری باهات حرف میزنم ولی همینی که هست. نقش بلد نیستم بازی کنم.

@ چند وقته واقعا مغشوشم. مغشوش نگار جداً صدق می کنه در موردم.

@ فوق العاده خسته ام.

@ آخ که چه سرنوشت نحسی!

 


درباره وبلاگ

مغشوش نگار
بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است***ورنه لطف شیخ و واعظ گاه هست و گاه نیست! ////// مینویسم تا آروم بشم...بلکه! حرفایی که اکثرشو خودم میفهمم و خودم می خونم. البته بعضی از حرفها رو بدم نمیاد بقیه هم بخونن!
آخرین مطالب
لال
کمی حرف دل!
در عجبم!
تعریفتان از برنامه چیست؟!
انتخاب
الهه ناز
[عناوین آرشیوشده]
آرشیو
پیوند ها
MihanTheme