درد دل های فکر! |
|
نوشته شده در تاریخ شنبه 90/10/10 توسط مغشوش نگار
| نظر
یه دفعه به خودت میای و میبینی چند دقیقه ای هست که لیوان شیر قهوه داغ تو دستته و تو محو فکر و خیال، نگاهت قاطی حبابهای آب جوش داخل کتری شده که دارن بالا پایین می پرن! اتاق ساکته و گرم..... بر می گردی و نگاهت میفته به یکی اونطرف تر سر سجاده نماز ... اون هم غرق فکر و نگاهش خیره به مهر جانماز...خسته و ناامید و خسته! دوباره سرگرم حبابها و دوباره دقایق بی خبری و دوباره نگاه به سمت دیگه و.......... دوباره نگاه خیره به مهر و........... اما ایندفعه با نگاه تو، دختر به خودش میاد و با قامت اون، تو به خودت!
کمی حرف دل! در عجبم! تعریفتان از برنامه چیست؟! انتخاب الهه ناز [عناوین آرشیوشده] |